شرح: پدر ناتنی من همیشه به دوست 18 ساله ام مونا بلو چشم دوخته است. او ریزه اندام، لاغر و بی گناه است، اما پدرخوانده نمی تواند مقاومت کند. وقتی او سعی می کند به او ضربه بزند، او دوستانه است، اما یک خط تابو شکل می گیرد تا زمانی که او آن را هل دهد، و مونا مشتاق است که به پیرمرد درس بدهد.